۵/۰۷/۱۳۹۲

به قدر کافی بزرگ شده ام
پس چرا؟
سنم بالا می رود؟
خانه ام را پیر ،
اما
عشقم را به تو بالا می برد.
چین های صورتم را نگو ،
چقدر! بیشتر شده اند
اما در عوض
تو را زیباترین می بینم .
برای رفتن هم تا به امروز زیادی منتظر مانده ام
اما هنوز هم
مهمترین بهانه تویی ، برای ماندنم .
شاید موقع اش رسیده که تسلیم ِ سرنوشتم شوم
پس مشتم را برای تو باز می کنم
ضعفی که همه می دانند
جز خودت
که تو بودي و هستي ، تنها نقطه ضعف!؟ من

هیچ نظری موجود نیست: