1
مي خواهم گم شوم
به نقطه اي دور
دورتر از مكان و زمان
براي تولدي ديگر
آغوشت را باز كن
نازنينم
2
هنوز هم مي بارد
و من هنوز هم منتظرم
همه جا را شست
و من هنوز هم خشكِ خشكِ خشكم
زير تكه اي سايه ،كه جا ماند ه ام
هنوز هم مي بارد
و من منتظر كه سايه ها عبور كنند
اما شايد زمانش فرا رسيده است
كنار زدن سايه ها را
چتر ها را بايد كه بست
نازنين
مي خواهم گم شوم
به نقطه اي دور
دورتر از مكان و زمان
براي تولدي ديگر
آغوشت را باز كن
نازنينم
2
هنوز هم مي بارد
و من هنوز هم منتظرم
همه جا را شست
و من هنوز هم خشكِ خشكِ خشكم
زير تكه اي سايه ،كه جا ماند ه ام
هنوز هم مي بارد
و من منتظر كه سايه ها عبور كنند
اما شايد زمانش فرا رسيده است
كنار زدن سايه ها را
چتر ها را بايد كه بست
نازنين
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر