۵/۱۳/۱۳۹۲

اینجا جهنم نیست
آخر زمان ایستاده در نقطه ای صفر
که امید واژه ای رانده شده در قعر سیاهی
و صبح
تبعید به سیاه چاله ای به عمق اسیری
و عشق
وسط میدان شهر در چنگال سنکسار
و زندگی
در بازار بردگان به حراج
اینجا هنوز می تپد زندگی
در نگاهی که نمُرده است
و لبخندی که نخشگیده است
و گرمای تنی که نفس می کشد میان آغوش خسته من
و عشق می زاید
امید می کارد

هیچ نظری موجود نیست: