۵/۱۰/۱۳۹۲

سايه ها را دنبال كن
زير بلندترين سايه شب
پشت اماها و اگرها، كه هر شب چال مي كني روزي نامه ات را
روي همين صفحه كه فحش را به خودت مي دهي
كه چرامن!؟
مي گويم چرا كه نه؟
جواب ساده است، همينه
حتي او هم اشگ مي ريخت ،تمساح را مي گويم
و تبرآلت دست افكاري كه تيشه به ريشه پدر مي زند هر لحظه
چه اشكالي دارد؟
شب پي روز و روز شكار شب
همينم كه مي بيني
كه هستم
يا شايد بايد كه باشم ،نمي دانم،اما هستم
تكه اي كاغذ
سياهم كن ،مچاله و به سطل زباله ام انداز
اما بدان ،قبلا اجازه اش را به تو داده ام

هیچ نظری موجود نیست: