۱۰/۰۹/۱۳۸۳

در ره غشق


اینکه بدون عشق زندگی معنایی داره یا نه؟ برام همانقدر بی معناست که بگم بدون بودن عشق معنایی داره یا نه؟ شاید اینطور تصور میکنم میان زندگی وعشق نمی تونه فاصله ای باشه زندگی همانقدر به عشق نزدیکه که عشق به زندگی البته برای اینکه این موضوع بیک موضوع فلسفی تبدیل نشه بگم که عشق موضوعی است زمینی ومختص زندها و البته در راس آن آدمیان پس تا نفسی هست باید برایش جنگید


در ره عشق
گام سنگین باید داشت
کوله باری
پر ازمهرو وفا باید داشت

درچشم
نور پر ز امید باید کاشت
بر لب
آواز ز پاکی چون دشت باید داشت

این مسیر کس نرود
روحی بلند باید داشت
در دل
چشمه ای زلال چون اشک یار باید داشت

گر پر کنی جام میت ز نور عشق
ضحاک باز کند
روزه خویش با خون عشق

گر حلقه زنی بر حلقه یار
راه آسان خواهد شد
بنگر به عشق یار
مشعوف خوایی شد

گر در رهش بر دار شدی چون منصور
سرخی ببخش با خون خود بر رخسار

هیچ نظری موجود نیست: