۱۰/۰۹/۱۳۸۳

گذشتن


اینکه زندگی برای زنده هاست . حرفی درست اما اینکه واقعا همه اونایی که زنده اند . زندگی هم میکنند؟منظورم اینکه اگر عاشق شدن اون روی سکه زندگی است . پس چرا نتونستم جواب عشق رو با عشق بگم

امشب عشق را به قربا نگاه بردم
برای فرار از دوست داشتن
عشق را فداکردم
نه مثل منصور
که خود بر دار کشید
نه مسیح
که خود مصلوب کرد
شاید شمعی که پایان شد
یا غروبی که پشت ابر تیره ماند
شاید که بارانی
یا تنها مثل نسیمی
حتی اگر عاشق شقایقی بود


ایستادن ممکن نیست
لایقش نیستم
یا که مثل او نیستم
مثل تخته سنگی در مسیر رود
دنیای من کجاست؟
دنیای تو کجا؟
من چون سرابی وتو زندگی
می روم برای تو که بمانی
مثل رودیکه عاشق ناری است

هیچ نظری موجود نیست: