۷/۰۹/۱۳۹۱

کورسویی از امید
در همین چند قدم مانده به پایان
به كنج قدیمی ترین خانه آجری
در فقیرترین نقطه از شهر
کنارپیرترین درخت باغ کوچهِ محله
کمی بالاتر از هفت چنارِ پیر و خسته

هنوز هم چشمانی منتظر نشسته
با بزرگترین آرزوها
ثانیه ها را برای ، طلوع دوباره تو
می سو زاند

هیچ نظری موجود نیست: