۶/۱۳/۱۳۹۱

سرا زیر شده ایم ،زمینی که دگر نفس نمی کشد زندگی را
خاکند همه
خسته اند ،اسیر راهند ، در سر بالا ترین لحظه ها
بارانی که می بارد
اما نمی شوید، دلهای غم زده را
کسی از بهار نمی پرسد

در افق رنگین کمانی را نمی جوید
وقتی
خورشید هم شب راخواب می بیند
هرگز
گلبرگ آفتاب گردانها را نمی بیند

هیچ نظری موجود نیست: