۷/۰۹/۱۳۹۱

از کنار هم می گذریم
لحظه های مُرده خیابانها را
می ترسم ، فاصله ها را
دور بودنها ، کنار هم نبودنها را
شاید هم نه
از تنها یی خودم می ترسم
بیا کنار این چشمه ، آبی به صورتت بزن ،خُنک
همه مانده یادگاری است ، از آن زمستان سیاه

هیچ نظری موجود نیست: