۴/۲۹/۱۳۹۰

راهنما
چوپان
باغبان
مرزش كجاست؟
در انتهاي
كدامين صفحه دروغ؟
قرنهاست،مي گذرم
در امتداد
بلوغ
از پيچاپيچ
زمان.
خداي
آفريدم،
از زيباترين ها
و بيرون جهيد ابليس از اعماق زشتيها.
ساختم
انديشه را،
مي بينم
آنسوي كهكشان ها را
مي شنوم
آواز ستاركان ،
و اينك بار
راهنمايان
چوپانان
باغبانان
نمي دانم؟
خداي مي خندد؟
يا ابليس؟
پايانش كجاست؟
در كدامين نقطه از ذهن
در مسير
كدامين،گام هاي بلوغ

هیچ نظری موجود نیست: