دوستِ من
۱۰/۱۹/۱۳۹۰
سرگردانی
سوغاتی که آورد
از پایانِ یک سراب
اعماق گردشی بی پایان
در
قعر صحرایی تشنه از عقلانیت
شهری که
سیب سرخ را محاکمه می کنند
هر روز
سرخ بودنش را!؟
تا ببلعند گناهانِ خویش را!؟
راهها را بسته اند
انتخاب کنید!؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر