۴/۰۸/۱۳۹۰

بيچاره من

...چقدر تنها
میان این همه
نا کسان.
خدای هم
سراغی نگرفت
در این دالانهای دل واپسین
و
قاضی
سوم شخص مفرد
در انتهای
راهرویی تنگ
مستقیم
آخرین درب
با چکش عدالت
بر فرق زندگی ام
کوباند
و
امروز من
اولین شخص مفرد
متنفرم
از زن بودنم،
ازخودم.
نسخه تجویز کرده اند؟
با تنفری به نام شوهر
زیر یک سقف بمیرم
من زندگی می خواهم
طلاق
می خواهم

هیچ نظری موجود نیست: