۱۲/۱۶/۱۳۹۰


در هم می نویسم
نا مفهوم
از پایانی که آغازی نداشت
شروعی که سوخت
در لحظه هایی که بر باد شد
چون
شعری
بی قافیه
سپید
اما
با وزن
که غزل می خواند
شاید کسی
در این اقیانوسِ بی باوری
مرا خواند

هیچ نظری موجود نیست: