۲/۰۳/۱۳۹۱

در آخرین ایستگاه
منتظرت می مانم
لحظه ای که دستانت سرما را احساس می کند
و تاریکی شب نگرانت
می ایستم تمامی طول ِ روز را
می آیی ،می دانم که می دانی ایستاده ام
هنوز هم تورا نازنینم

هیچ نظری موجود نیست: