۸/۰۱/۱۳۹۰

مادرم ،پدرم
چه مهربانانه ،فداکار شدند چون شیر
فرمانده ،یک ژنرال
هر دو عاشق ،
عاشقِ جنگ ،جنگیدن
کاسه ،بشقاب ،گلدان......همه ابزار جنگ
خانه ؟
نه ، میدانِ جنگ
من سربازِ مادر،خواهرم سربازِ پدر
شکست ، پایانِ این جنگ
پدرم ،به بردگي
فروخته شد ،
به نوکری زنی
مادرم،شد کٌلفتِ خانه دگري
من و خواهرم باختیم
شدیم اسیرانِ
اين جنگ

هیچ نظری موجود نیست: