۷/۲۵/۱۳۸۵

مرا ببخش



خیلی زود متوجه شدم .وقتی به عقب برگشتم متوجه شدم کسی پشت سرم نیست دقت کردم اما هر چه بیشتر دقت می کردم بیشتر مطمئن می شدم و این زمانی بود که فکر می کردم بعنوان جلو دار پیشاپیش دیگرانم







مرا ببخش ای همسفر
برای سالهای گم شدنم
لحظه های از دست داده


مرا ببخش ای یگانه وجودم
برای فراموش کردند
درآن بهترین دوران زندگییت


مرا ببخشید ای ثمره های وجودم
برای آن لحظه های غفلتم
برای آن کار های مانده


مرا ببخشید ای کسانم
برای بودن در کنارتان و محو بودنم
و نپرسیدن حتی حالتان


مراببخشید ای یاران
برای خسته شدنم
همراه نبودنم


مرا ببخش ای زندگیم
برای پیدا نکردن مفهومت
برای زنجیر کردند در حصار تنهایی


مرا ببخش ای دل تنهایم
برای تنها ماندند
برای ندیدند
عاشق کردند





برای بهمراه بردن وندیدند

هیچ نظری موجود نیست: