۳/۱۴/۱۳۸۶

اسیر



این چه حکمی است
همه در بندو اسیر
گل اسیر خاک

مرغ گرفتار پرواز
عاشق بدنبال یار

به سویش شد اسیر
ماه اسیر ظلمت

ماهی به آب
می در جام

مطرب اسیر ساز
این چه رسمی است
همه در بندو اسیر
من مجنون اسیر عقل

در بند وجود
"یارب بگشای بند اسارت"
در بندش

شدیم اسیر
قلم اسیر فکر

جوهر مدفون در کتاب
عاشق رهاییند همه
شدند در رهش اسیر
سرو خود بر باد دهد
منصور سر بر دار نهد
ماهیان به خشکی

باز هم اسیر
زاهدان به مسجد روان شدند

آنجا ماندن اسیر
این جدال زندگی است همه در آن مانده ایم اسیر

هیچ نظری موجود نیست: