۳/۰۸/۱۳۹۰

نسيم بارن


متولد شد
از كيلومترها عشق
از زمستان
و پر كشيد از حبس
برهمان بستر خاك مرده
و انجماد هوا
حبسي
به عمق يك تاريخ
چون نسيم آرام
در پيچاپيچ سيم هاي خاردار
و
استخوانهاي پوسيده در كوير
و
ديوارهاي سر به فلك كشيده
بيدار شد
ريشه هاي خشك در تاريكي
و
التماسهاي دخترك گل فروش
بر سنگ فرش خيابانها
و ذوب شد
قطرات سخت باران
پسران سر بر خاك فرو برده
در عمق فاجعه
و
متولد شد
در بستري به وسعت دشت
و نسيمي به رنگ سبز
متولد شد

هیچ نظری موجود نیست: