۳/۰۷/۱۳۹۰

ستاره

ستاره شد

اشاره اي كرد
به آن دور دورها
پشت مرزهاي تاريكي
وباريد
چون روز
فرياد كشيد
رسا
به قله هاي بلند نرسيدن
وپرنده گان
شنيدند آوازش را
به نقطه ديده نشدن
رسانيدن.
باريدن،آغاز سبز شدن بود
تا نوك قله
به دشت باريد
سبز شد تا افق
از مرز تاريكي عبور كرد
و ستاره متولد شد
تابيد به آن نقطه تاريك
روشن شد
شهر
و او در بلنداي قله ستاره باقي ماند

هیچ نظری موجود نیست: