۲/۳۰/۱۳۸۸

باختم



نمي دانم
باورم به كي برم.
كز بي كسي اسيرم
پناه کجا برم.

ار با نگاهي عاشق و رسوايت شدم
باورت كردم
نمی دانستم که بازيچه ای بودم

دستانت را گرفتم
باورت كردم
سوختم
همين كه باورت كردم.

صدايت آشنا
دوستت پنداشتم
فريب تو كه نه
به دل خود باختم.


هیچ نظری موجود نیست: