۱۱/۱۴/۱۳۸۳

هیجده تیر

چند سالی است که از آن روزها و شبها می گذرد روزها و شبهایی که ناظر بیداری نسلی بودند که فریاد کشیدند ما هم هستیم ماهم بیداریم وما هم از زندگی سهم می خواهیم برای نفس کشیدن اکسیژن. پس دربها را باز کنید برای زنده ماندن غذا و برای عاشق شدن آزادی.


بار دگرقطره هاگرد هم آمده
ابری شد
جانها بر لب آمده
فریادها یکی شد

ابرهادر هم فشرده فشرده تر شد
عاشقان بگرد هم خیمه ها بر پا شد

غرشی شد
سیلی خونین بر پا شد
بغضها برون چو رعدی شد

سرهرگویی شعله عشق برپا شد
سیلی شد وخلق بیدار شد

پردها کنار رفت و چهرها عریان شد
عمرو عاص زخشم خلق دگر بار عریان شد

سلاح خصم بی اثر
برنده سلاح خلق شد
کینه ها شعار گشت
بر در و دیوار شد

شانزده آذرها دگر بارو دگر بار شد
هیجده تیر سر رسید ودانشکاه سنگر شد

کویش آتش زدند و ویران شد
آتشی گشت وخصم مدفون خواهد شد




هیچ نظری موجود نیست: