۴/۲۵/۱۳۹۱

من به جهنم ،زمین هم تحمل نمی کند
این همه فشار!؟
چکمه هایی هماهنگ ضربه می زنند ، بر سرم
آه سرم !
وای بر زمین
تاریخش هم منفجر شد
مین های کاشته شده ،کنار تک تک گلهای سرخ این دشت
چه تحملی دارم من؟
وای بر زمین
خدای ما هم گوشه گیر شد
نه می شنود ،نه می بیند ،نه دگر رغبتی به این حیوان دو پا دارد
من به جهنم ، تو هم به جهنم
بچه ای که درست کرده ایم چه ؟
کدامین هوا را تنفس کند؟
کنار کدامین ساحل...؟
زیر نور کدامین مهتاب ، عاشق شود ؟ و به آهنگ کدامین رود بنشیند؟
من به جهنم؟ تو به جهنم ؟
بچه هایمان چه؟

هیچ نظری موجود نیست: