۱۲/۰۱/۱۳۹۰

چشمها را چگونه شست؟
آن هنگام
که لبخندها غلافِ خنجر می سازند
رفیقانه می نشینند
کنارت ، تا فرصت بسازند!
... ثانیه ها ،
چشمهایت رامرثیه سکوت می نوازند
تا به مقصد رسد
تیری که از کمانش رهاساخته اند!
چگونه باید دید؟
پاهایی که می آیند، پا به پای خسته ات
افتادنت را شتابان خبر برند!
دستانی که پیش کشيدند ،
آمدنت را تاخود
پس زنند!
چگونه روزگاری است؟
چگونه باید ساخت؟
نازنین

هیچ نظری موجود نیست: