۷/۰۴/۱۳۸۶

اسیرم





در پی معنای عشق
اسیرم
پی علت آغاز تولدم
هنوز.

در حسرت معنای یک نگاه ساده
شنیدن قصه های بی کلامم
هنوز.

در دل شور زندگی موج می زند
بدنبال معنی شعر زندگییم
هنوز.

زمستان رفت و پناه به خوابم
بهار آمده و گرفتار باد خزانم
هنوز.

می چرخد فلک و من ایستاده ام
منتظر رسیدنش هستم
هنوز.

ساقی کجاست باقی
که نیمه راهیم
هنوز.
نکرد مست و نشد مرحم
به همان حالیم
هنوز.

یا دگر نیست درمانی مرا
یا می دگری ریز
که بد حالیم هنوز.

از غافله جدائیم
در تنهایی اسیر
سوخت شمع و پروانه در حسرتش
مانده هنوز.

این ره بی تو کی روم
پر ریز که تا سحر
باقی است
هنوز.


این امام زاده
گور کند
شفا ندهد
فکری دگری کن
تا وقت مانده
هنوز.

از نقطه صفر عبور
نکرده ایم
مرحمی بهر دوا
نیافته ایم
راهی دگر
که پیگره اش از نفس نه ایستاده
هنوز.

نفس تازه ای از هوایی پاک
که ایستاده این قلب
لیک
امید باقی است
هنوز.

مرحمی دگر
که نمرده
فریاد خاموشی
هست هنوز.




هیچ نظری موجود نیست: